loading...
زندگی رویایی من
سیمرغ بازدید : 14 سه شنبه 29 بهمن 1392 نظرات (1)

 

البته من اصلا اهل دیدن برنامه کودک نیستم !نیشخند

 

ولی از این قسمتش خیلی خوشم اومد

 

ماجرا از این قرار بود:

 

عمو هشت پا پیش پسرعموی پولدارش پز داد که این رستوران (رستوران عمو خرچنگ که توش یه حسابدار بود) مال منه ! پسر عموئه هم گفتش که میخوام بیام رستورانتو ببینم

 

عمو هشت پا حسابی دست پاچه شده بودو نمیدونست اصلا چه جوری رستورانو راست وریس کنه و یه جورایی با کلاسش کنه !!

 

زمان خیلی کمی داشت و به هرکی میگفت فلان کارو کنه جور در نمیومد

 

خلاصه اینکه به باب اسفنجی هم یه وظیفه داد که کلی کتاب بخونه و آدابشو یاد بگیره

 

اما باب اسفنجی نتونست چون سخت بودن

 

(اینجاش فکر کنم زیاد معلوم نباشه)

 

 

 

اون به باب اسفنجی گفت:‌ " فقط کافیه ذهنتو از هرچی غیر از رستورانه پاک کنی و به یه رستوران خوب فکر کنی "

 

بعد یهو مغز باب اسفنجیو نشون داد که توش کلی باب اسفنجی کوچولو بودن که تو مغز کار میکردن.

 

همه شون شروع کردن به پاره کردن هر اطلاعاتی غیر از "داشتن یه رستوران خوب"

 

در این بین به هشت پا گفتن پسر عموت اومد اونم رفت بیرون برای استقبالش

 

میخواست کم کم اعتراف کنه که همزمان وارد رستوران شدن

 

رستوران که رستوران نبود !‌ به طرز عجیبی همه چیز قشنگ شده بود و اصلا انگار یه رستوران دیگه  شده بود

 

و همه ی اینا کار کی بود؟

 

باب اسفنجی !

 

درسته یه خرده مبالغه داشت اما متن داستان متن خوبی بود

 

خلاصه اینکه  من تصمیم گرفتم باب اسفنجی شم

 

میخوام ذهنمو از هرچیزی غیر از درسه پاک کنم

 

اعتراف میکنم کار سختیه خیلی هم سخت حداقل برای من اینجوریه

 

اما میخوام سعی خودمو بکنم

 

متاسفانه وسط درس خیلی پرش ذهنی دارم به راحتی از اتاقم بیرون میام و بابدبختی میرم سراغ درس احساس میکنم به خرده هم به اینترنت معتاد شدم خصوصا بعضی وبلاگا

 

برای تک تک شون یه فکری میکنم 


باب اسفنجی

سیمرغ بازدید : 13 یکشنبه 20 بهمن 1392 نظرات (2)

 

از وقتی این وبلاگو ساختم به سری چیزای کاملا بی ارزش برام مهم شدن که نباید میبودن!

و حسابی باعث هدر دادن وقت پر ارزشم شدن فکرمو هم  به خودشون مشغول کردن که باعث کم شدن کمیت و کیفیت درس خوندنم شدن

میخوام اینا رو برای "خودم" لیست کنم که دیگه بهشون فکر نکنم

میخوام برای یه بار هم شده به قولی که به خودم میدم عمل کنم!!!

من اینجارو ساختم که تاکیدی باشه واسه هدفم نه مانع رسیدن به هدفم

 

  • دیگه برام مهم نیست اینجا چه قدر بازدید کننده داره


  • دیگه برام مهم نیست چه قدر از این افراد بدون نظر گذاشتن میرن


  • دیگه برام مهم نیست فلان شخص تو وبلاگش چی مینویسه


  • دیگه برام مهم نیست زندگی یه شخص که خیلی وقته وبلاگشو میکنم چه جوری میگذره الان باید زندگی خودم بیشتر مهم باشه!


  • دیگه برام مهم نیست دو تا از وبلاگا چه قدر شبیه همن و دیگه اونی که مقلده رو اذیت نمیکنم!


  • دیگه برام مهم نیست هردفه که اذیتش میکنم فوری نظرمو حذف میکنه


  • دیگه برام مهم نیست کی نظرمو حذف میکنه و چرا


  • دیگه برام مهم نیست کی راجع به من چی فکر میکنه


  • دیگه برام مهم نیست قالب وبلاگم چیه مردم از بس قالبا رو زیرورو کردم!

 

 

.

 

سیمرغ بازدید : 21 چهارشنبه 16 بهمن 1392 نظرات (1)


اعتراف میکنم این چندروز اصلا از اوضاع درسیم راضی نبودم!

به روزام که نگاه میکنم میبینم همش مشغول درس خوندن بودم اما بازده اون روز فوقش سه چهار ساعت بوده!

اینجاست که آدم از خودش میپرسه پس من بقیه روزو چیکار کردم؟؟؟؟

فکر و خیال! تلویزیون‌! حرف مفت ! و...

هرکدوم از اینا ممکنه 10 یا 15 دیقه بیشتر وقت نگیره ها اما وقتی روی هم جمع میشن خیلی بیشتر از اون چیزی میشن که فکرشو میکنی

حرصم میگیره وقتی وقتایی رو هدر دادم بررسی میکنم و میبینم توی اون مدت میتونستم چه قدر تست "حد" ریاضی رو بزنم! یا چند کلمه زبان مرور کنم یا هرکار مفید دیگه

تستای هندسه که قرار بود بزنم فقط 6 تا تست زدم! و زبانو از امروز شروع کردم

نتیجه اینکه اصلا راضی کننده نبود

اما من وقتی وبلاگمو فعال کردم با خودم گفتم که نمیخوام مثل بعضی از بروبچ کنکوری باشم که توی وبلاگشون همش مینویسن اوضاع خوب نیست حالم بده دیگه نمیخوام درس بخونم و ... اما فعلا اینجور شده

همین حالا میخوام یه فرقی با اون افراد داشته باشم و اونم اینه که براش یه تصمیم بگیرم !

اینجاست که فرقا رو میشن

خیلی ها میگن اوضاع خوب نیست اما برای بهتر شدنش کاری نمیکنن و با عنوان کردنش حتی ممکنه اوضاع بدترم شه چون ماها خیلی تلقین پذیریم و وقتی اینجا مینویسیم بیشتر باورمون میشه که اوضاع خوب نیست

اما من اینجارو دوس دارم و وقتی میام حس خوبی بهم دست میده میخوام بزارم همین حس بمونه

پس تصمیم برای رفع خرابی اوضاع !:

یه جورایی همه درسایی که باید میخوندمو خوندم اما یا نصفه خوندم یا بدون کیفیت

امروز2ساعت استراحت دارم که اون دو ساعت میتونم بخشی ازش رو جبران کنم شبش هم از 10 به بعد میتونم بخونم فعلا که جوگیرمو میخوام همه شو جبران کنم ! حتی اگه مجبور شم خیلی کم بخوابم تا ببینم میتونم اجراش کنم یا نه هندسه رو امشب نمیخونم اما شبای بعد هرشب 10 تا میزنم


پ.ن:

اینو یه جا دیدم خیلی خوشم اومد خیلی به درد احوال الانم خورد!

میزارم شما هم فیض ببریدنیشخند

 خر درون

 

پ.ن2: نمیدونم چرا نمیتونم به جز چندجا نظر بزارم ینی توی هروبلاگ کنکوری 20تا نظر گذاشتم اما هیچی که هیچی! هرکی دوست داشت لینکم کنه و بگه تا لینکش کنم



 

 

 

سیمرغ بازدید : 19 شنبه 12 بهمن 1392 نظرات (0)

نیمسال دوم هم رسید . . .

چه زود رسید . . .

همیشه همینجور بوده

انگار همین دیروز بود من سر جلسه کنکور نشسته بودم

کنکور امسال هم زود میرسه . . .

هر کنکوری متفکری یعنی یکی مثه مننیشخند گذر زمانو خیلی خوب حس میکنه

همه ی اینارو گفتم که به این نتیجه برسم:

زمان که خیلی خیلی زود میگذره چرا کاری نکنیم که اونجوری که ما میخوایم بگذره؟!

هممون میدونیم نیمسال دوم چه قدر مهمه.اهمه دارن میخونن چه درس خونا چه درس نخونا! چون دیگه تقریبا آخر راهه

شمارو نمیدونم اما من هر دوره ی جدیدی که میرسه ذوق میکنم

االانم کلی واسش برنامه دارم که امیدوارم اجرایی شن

نمیخوام این نیمسال ترازم حتی یه بار هم زیر 7 بیاد

پس پیش به سوی نیمسال دوم . . .

پیش به سوی نیمسال دوم

درباره ما
Profile Pic
سلام من یه کنکوری ام رتبه ی پارسالم 7800 کشوری بود.اما پزشکی میخواستم به خصوص از نوع اصفهانش! خلاصه که امسال موندمو ایشالا امسال قبول میشم خودم که فکر میکنم میتونم "خدایا کمکمون کن"
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 8
  • کل نظرات : 16
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 18
  • آی پی دیروز : 13
  • بازدید امروز : 18
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 18
  • بازدید ماه : 22
  • بازدید سال : 27
  • بازدید کلی : 828
  • کدهای اختصاصی
    Daisypath Graduation tickers